جدول جو
جدول جو

معنی چکمیزک شدن - جستجوی لغت در جدول جو

چکمیزک شدن
(بِ دَ)
به بیماری چکمیزک مبتلا گشتن. سلس البول گرفتن. قطره قطره شاشیدن. مثن. (منتهی الارب). و رجوع به چکمیزک زده شود
لغت نامه دهخدا
چکمیزک شدن
به بیماری چکمیزک مبتلا شدن
تصویری از چکمیزک شدن
تصویر چکمیزک شدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ زَ زَ دَ / دِ)
مبتلا به چکمیزک. (ناظم الاطباء). آنکه بولش قطره قطره چکد. امثن. (منتهی الارب). کسی که بیماری تقطیرالبول دارد. بیمار مبتلابه سلس البول. و رجوع به چکمیزک و چکمیزک شدن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از چکمیزک زده
تصویر چکمیزک زده
مبتلا به چکمیزک
فرهنگ لغت هوشیار